شش راز کارآفرینان موفق
هر روز، زنان و مردان شجاعی تجارت و حرفه خود را با امید و اشتیاق انجام یک شغل موفق شروع میکنند. اما، همه آنها موفق نمیشوند. اگرچه کارآفرینان موفق از نظر شکل و اندازه و کارشان به اندازه خودشان متفاوت هستند اما آنها وقتی که میخواهند حرفهای را پایهگذاری کنند، رازهایی دارند که بین همه آنها مشترک است ۶ راز برای کارآفرین موفق هست.
راز اول – مهمترین قسمت کار قبل از شروع کار است.
اولین چیزی که کارآفرینان موفق قبل از شروع و هرگونه اقدامی انجام میدهند تحقیقات وسیع برای اطمینان از اینکه آنها بازار رقیبان را شناختهاند و اینکه همه چیزهایی را که لازم است مشاهده کرده اند. این افراد میدانند که آنها بدون اینکه بدانند چه درگیریها و موانعی در مقابل آنها وجود دارد نمیتوانند خدمات موثری را ارائه کنند و چه فرصتهایی را باید بدست آورند. کارآفرین خوب تکالیفش را انجام میدهد. آنها طرحهای تجاری را خلق ، اهداف را معین و تمام کارهای اولیه لازم را قبل از اینکه کار را شروع کنند، انجام میدهند.
راز دوم- شما میتوانید با انجام کار رایگان درآمد خود را زیاد کنید.
بسیاری از کارآفرینان شغل خودشان را با انجام داوطلبانه پروژهها در
اجتماعاتی که حضور داشتند شروع کردهاند. با انجام این کار این فرصت برای
آنها پیش میآید که به سابقه و تجربهشان اضافه شود، ارتباطات زیادی پیدا
کنند.
سوزان کوهن هلد، که یک شرکت طراحی گرافیک در “ایندیاناپولیز” دارد ، کار
خودش را با انجام داوطلبانه پروژههای طراحی برای مدرسه فرزندانش و دیگر
سازمانهایی که با آنها سروکار داشت، شروع کرد.
او گفت: من به جلسات میرفتم و مشکلات را میشنیدم و با آنها صحبت میکردم
که بدانند من چه توانایی دارم . من دو پروژه داوطلبانه را تکمیل کردم و
بالاخره افراد بیشتر و بیشتری که نیاز به طرحهای گرافیکی داشتند در مورد
خدمات مطلع شدند . بزودی تعداد مشترهای من گسترش یافت به طوری که هنوز با
بسیاری از آنها ارتباط دارم.
راز سوم – یک فرصت خوب میتواند در هر زمان و هر مکانی پیش آید.
بعضی از اوقات فرصتهایی پیش می آید که ما کمتر انتظارش را داریم.
کارآفرینان موفق یاد گرفتهاند که برای این فرصتها همیشه چشمان و
گوشهایشان را باز کنند.
ریکورئل ریچاردسون میگوید: شما هرگز نمیفهمید که کار از کجا خواهد آمد و یا چه کسی بازاریابی شرکت را به عهده دارد.
کلید کار در این است که همیشه بذر بپاشید. شما هرگز نمیدانید چه چیزی رشد
خواهد کرد اما هرچه بیشتر بپاشید، شانس اینکه چیز بهتری درو کنید هست.
یعنی آماده باشید که هر زمان و هرجا درباره حرفه خود صحبت کنید. راز این
است که خودتان را برای فرصتهای پنهان آماده کنید و وقتی این فرصتها پیش
میآید نترسید و خودتان را نبازید.
راز چهارم – کارهای کوچک میتواند به تجارتهای بزرگ منتهی شوند.
بعضی اوقات صاحبان کار تمام وقتشان را در جستجوی یافتن کارهای بزرگ هستند از فرصتهای کوچک و غافل هستند. روبین فرانکل یک شرکت روابط عمومی در خیابان لوئیس داشت و فهمیده بود که شروع کار با مشتریانی که کار کوچکی دارند میتواند به فرصتی بزرگ تبدیل شود. او میگوید: گسترش روابط آسانتر از شروع رابطه جدید است. بنابراین او پروژههایی که حتی کوچک بود بعهده میگرفت و آنها را با ابتکار تکمیل میکرد و با تلاش زیاد فرصتهای کوچک را به فرصتهای بزرگ تبدیل میکرد.
راز پنجم – اشتیاق مهم است.
این که برای کارآفرین موفق شدن باید سخت تلاش کرد یک راز نیست. صاحبان کار تمایل دارند ساعات زیادی را در شروع کار صرف کنند و اغلب وقت خودشان را برای کارشان اختصاص میدهند – یا حداقل تمام وقت به فکر کارشان هستند. برای همین است که عشق به کاری که میکنید حیاتی است. ریچاردسون میگوید او بیشتر از قبل، زمانی که برای آژانس کار میکرد، برای کارش وقت میگذارد . اما متوجه نیست چون از کارش لذت میبرد. کارآفرینان موفق دیگر نیز موافق هستند . شروع کار درگیریهایی دارد اما اگر شما فرصت به انجام رساندن آرزوهای کاری خود را برمبنای کار روزانه بگذارید خیلی باارزش است .
راز ششم – شبکه ارتباط حضوری بهترین نوع بازاریابی است.
کارآفرینان موافقند که بهترین نوع بازاریابی تبلیغات به صورت ارتباط حضوری
است.کاهن هلد میگوید: شما میتوانید برای تبلیغات و گسترش بازاریابی
کالاها پول بپردازید اما ایجاد شبکه ارتباطی خیلی مؤثرتر خواهد بود. یعنی
شرکت در اجتماع سازمانها، پیوستن به گروههای شغلی محلی ، حضور در حوادث و
مناسبتها برای ملاقات با افراد جدید. روبین فرانکیس میگوید: بعضی از
بهترین موقعیتها و فرصتهایی که برای او پیش آمده است از طریق عضویت در هیات
مدیره سازمانهای غیرانتفاعی محلی بوده است .
او می گوید: من سعی میکنم تا آنجا که میشود فعال باشم. هم در هیات و هم در کمیتهها و این باعث شده که من هنوز دارم کار میکنم .